بسم الله
نفیسه که جریان رو گفت یادم نبود . امشب که پست تولد سورپرایزی مطهره رو خوندم یادم اومد . چرا یادم اومد ؟ نمی دونم ! لبخند زدم ولی فقط :)
برای تولد یکی ، سورپرایزش کردم و برنامه چیدم و با مادرش هماهنگ کردیم و اینها که خوشحال شه . چقدر خوشحال شدم که نفیسه تولد مولد رو بیخیال شد اما ، وقتی شنیدم همون آدم مخالفت کرده با اینکه برای من تولد بگیرن و اونیکی هم لفت داده و فلان ، یه حس پوزخند طوری ای بود !
یاد اون جمله حاج آقا افتادم : آدما شکرگزار خدا نیستن ، میخوای شکر گزار تو باشن ؟!
.
+: تا چشم درآد ، همچنان هم محبتمو خرج میکنم :) هرچقدرم یکی قدر نشناس باشه :)