قاصدک بی‌خبر

قاصدک بی‌خبر

تقدیر من تعریف باده، بی‌سرزمین
قاصدک بی‌خبر

قاصدک بی‌خبر

تقدیر من تعریف باده، بی‌سرزمین

که از هر چه جز با تو بودن ...

بسم الله

خوبیش این است که آدم قد می کشد و بزرگ می شود . هر سال که از در این هیات بیرون رفته ام ، تو دانسته ی جدیدی را به دامانم اضافه کردی ، نداشته هایم را داشته کردی ! خوبیش این است که دنیای آدم بزرگ می شود . که آدم تو را می شناسد با همه ی مهربانی ات . خوبیش این است که آدم قد میکشد . که دیگر فرقی نمی گذارد بین گریه کن تو ، بین نوحه خوان تو ، خوبیش این است که دیگر هر که رنگ تو را دارد برای آدم عزیز می شود ... خوبیش این است که آدم بزرگ می شود...

#یااباعبدالله

دوباره دوباره ...

بسم الله

مریض شده . از در که آمد تو گریه کرد . دلش گوشش نمی دانم کجایش درد می کرد . گریه ام گرفت پا به پایش . جانم را می خراشیدند . میان کلماتش گفت بابو ( بابا) . بغضم بیشتر شد. 

حتی اگر داستان رقیه هم واقعی نباشد ، آنهمه بچه که پدرهایشان میرفت جنگ هم ، وقتی مریض می شدند میان کلماتشان می گفتند بابو ؟

لعنت به هر جنگی .