قاصدک بی‌خبر

قاصدک بی‌خبر

تقدیر من تعریف باده، بی‌سرزمین
قاصدک بی‌خبر

قاصدک بی‌خبر

تقدیر من تعریف باده، بی‌سرزمین

که از در خانه‌ات حسین، به جای دیگر نمی‌روم

بسم الله

گشتم دور خودم اتاق را تمیز کردم. این پا و آن پا کردم. دیدم جای دگر ندارم. دیدم مثل همیشه تنها پناه تویی. 

شال و کلاه کردم سمت هیات. بعد از اینهمه سال نشستم به  روضه شنیدن. وسط روضه‌ها خدا رو شکر کردم... که غم تو هنوز در دل من زنده‌ است. که هنوز مرا لایق خودت میدانی.

من بدم. ولی دوستت که دارم‌. تنها چیزی که دارم...

محرم ۱۳۹۸...