قاصدک بی‌خبر

قاصدک بی‌خبر

تقدیر من تعریف باده، بی‌سرزمین
قاصدک بی‌خبر

قاصدک بی‌خبر

تقدیر من تعریف باده، بی‌سرزمین

هزار بار همیشه، هزار بار هنوز

بسم الله

هنوز کارت بانکم را در جیب اریب و کوچک کاپشنم می‌گذارم که بیافتد گم شود و بدبخت شوم. هنوز به عادت همیشه از سمت راست سالن تخصصی ملی حرکت می‌کنم که درش بسته است، هنوز کارهایم را می گذارم برای دقیقه نود که از استرس بمیرم موقع سر رسیدنشان.

همانی که همیشه یک اشتباه را تکرار می‌کند چون آن اشتباه را دوست دارد.